سندِ یک اعتراف
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در آستانهی سالروز آزادسازی خرمشهر سندِ اعتراف صدام به اهمّیت خرمشهر و جلوگیری از پیشروی رزمندگان ایران منتشر کرد.
سندی تاریخی از مکاتبات رژیم بعث عراق که دربارهی اهمیت و جایگاه خرمشهر است. این سند، نامهای است که «توجیه سیاسی» فرماندهی نیروهای قادسیه در تاریخ سهشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۶۱ هجری شمسی، به کلیهی ارکان ارتش صدام برای جلوگیری از پیشروی رزمندگان جمهوری اسلامی ایران در عملیات آزادسازی خرمشهر ابلاغ کرده است.
تصویر این سند در لوحی به نام «سند اعتراف» در اختیار علاقهمندان و پژوهشگران تاریخ دفاع مقدس قرارگرفته است.
بخشهایی از این نامه به شرح زیر است:
بیتالمقدس به لحاظ مقام و موقع مذهبی خاصی که در میان مسلمانان و مسیحیان و یهودیان داشته و دارد، به عنوان سرزمینی مقدس مطرح شده و همواره در میان پیروان ادیان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. خداوند این سرزمین را پنج بار در قرآن وصف کرده است. قدس از دیدگاه اسلام از جایگاه دینی قابل توجهی برخوردار است.
ممکن است مسلمانان، اعراب و فلسطینیها در موضعگیری خود نسبت به مسئلهی صلح با اسرائیل و جایز بودن یا نبودنش و در صورت جایز بودن، موفق شدن، یا نشدنش، اختلافنظر داشته باشند، اما همهی آنها، مسلمانها و اعراب و فلسطینیها، در اسلامی بودن قدس، لزوم حفظ این هویت و مسئلهی مقاومت با تلاشهای مذبوحانهی اسرائیل برای یهودی کردن آن و تغییر آثار و مسخ شخصیت تاریخیاش و زدودن نشان عربی و اسلامی و مسیحی از چهرهی آن اختلاف ندارند.
بخشهایی از این نامه به شرح زیر است:
به: همهی رزمندگان مستقر در محمره(خرمشهر)
برای شهری که هماینک از آن در مقابل حملات دشمن وحشی دفاع میکنید، ارزشی والا در جان همهی عراقیهای بزرگوار و همهی اعراب وجود دارد.
پس آزادسازی این شهر از دست نژادپرستان مجوس توسط شما، نقطهی عطفی تاریخی در حیات این شهر و ساکنان آن است. همانا قهرمانیهایی که شما و برادران همرزم شما بدان دست یافتهاید، ناشی از اصرار و پایداری شما در حفظ هدفهاست؛ هرچند که قربانیها در این راه زیاد باشند. همانا زمین محمّره[خرّمشهر] آغشته به خون شهدای پاک و عزیز ما، به جهت شستن لکههای ننگی است که دشمن، در این شهر بر جای نهاده است.
امروز ارواح و خون شهیدان پاکبازی که به جهت راندن دشمن از این شهر قالب تهی کردهاند، شما را به خود میخواند تا به عهدی که با خویشتن و شهیدانتان بستهاید، پایدار بمانید و چون کوه بلند؛ در حفظ شهر از باد زردی که منطقهی را قبل از آزادسازی شما آلوده میساخت، باقی بمانید. بدانید که دفاع از محمّره[خرّمشهر] و حومهی آن، مانند دفاع از بغداد و حومهی آن و دفاع از همهی شهرهای عزیز عراق است و برای این، اعتبار سیاسی و روحی و نظامی است. این رمز قهرمانیها و شجاعتها و فداکاریها است… برای محمّره[خرّمشهر] حالتی پیشآمده است که در جان همهی رزمندگان و همهی عراقیها عزیز گشته است و این شهر، حکم بالشی را دارد که بصره بر آن آرمیده است. یا همانگونه که رئیسجمهور و رهبر؛ صدام حسین، در نامهاش به فرمانده سپاه چهارم گفته است؛ «همانا بصره بدون محمّره [خرّمشهر] امنیت و استقرارش مورد تهدید است.»
پس بدانید که لب خندان عراق قهرمان [یعنی بصره] مورد هدف همه گونه آتش توپخانهی دشمن واقع خواهد شد و او درصدد انتقام از آن چیزی بر خواهد آمد که با دستان شریف شما و با ضربات قاطع و کوبندهتان کسبشده است و خدا نکند که دشمن به نیت خود دست یابد که در این صورت، دروازههای نکبت بر روی عراق نهتنها به سبب بازپسگیری محمّره[خرّمشهر] بهوسیلهی دشمن، بلکه به خاطر انعکاس آن در میان ملّتمان و امّتمان بازخواهد شد. محمّره[خرّمشهر] برای شما در حکم مردمک چشم است. پاسدار آن باشید و این شعار را نصب العین خود قرار دهید که دشمن از محمّره[خرّمشهر] عبور نخواهد کرد، مگر آنکه از روی اجساد ما بگذرد؛ خدا نکند. و این وفای به عهدی است که با شهدای بزرگوار بستهاید؛ با شهدایی که چشمشان آرام بر هم نهاده شده، با این امید که شما فرزندان صالح، از پس آنهایید.
اینک که دشمن درصدد اجرای نیات پلید خویش است، باید درس خوبی به او داد؛ زیرا او اینک تنها محمّره خرّمشهر را در نظر ندارد؛ بلکه میخواهد پیروزیهای بزرگ ما را از بین ببرد. باید خسارات جانی هرچه بیشتری به او وارد کنیم. باید محمّره[خرّمشهر] را اسباب فرسایش تدریجی نیروهای دشمن قرار دهیم و باید اطراف و حومه آن را مقبرهی ستیزه جویان کنیم… باید پرچم پیروزی همیشه برافراشته باشد و باید به شهدا تهنیت گفت که ما در حفظ امانت، حریص و کوشا هستیم.