دُرّ و صَدف
به مناسبت سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان
آینه بی حجاب، به طبع گیرد غبار
خُوش بُود آیینه را، پرده بر آن داشتنمنع تماشاچیان، گر نکند باغبان
می نتواند به باغ، سرو روان داشتنغنچه به باغ ایمن است، تا بُود اندر حجاب
آفت جان و دل است، چهره عیان داشتن
حجاب و عفاف دو واژهی ارزشمندی هستند که منطبق بر فطرت و طبیعت انسان بوده و در طول حیات بشر دچار فراز و نشیبهایی شده است. حجاب به معنای پوشش نیازی طبیعی است برای زنان و مردان جامعه، که گاهی در برخی از جوامع به ظاهر متمدن نادیده انگاشته میشود و با سیاست اشاعهی فرهنگِ برهنگی در دنیا، انسان را بهانهای برای سودجوییها و بهرهبرداریهای خود قرار میدهد. موضوع حجاب و عفاف در تمام ادیان قابل نقد و بررسی است، در دین مُبین اسلام هم نگاه ویژهای به حفظ جایگاه بانوان در اجتماع شده است تا در پرتو این ارزشمندی و ارزشگذاری سلامت فردی و اجتماعی جامعه تأمین شود، از این رو حجاب و عفاف یکی از آموزههای دین اسلام و سبک و سُنّت پوشش تمام بانوان تراز اول اسلام بوده است، که با بررسی و تبیین مبانی و منابع دینی همچون قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) میتوانیم افق روشنی در برابر عصر برهنگی بگشاییم، تا بشر با فطرت خود آشنا شود و به اصل خود بازگردد.
از منظر امام راحل(ره)، حجاب در جهت حفظ ارزشها تفسیر میشود، ایشان در این زمینه اینگونه بیان داشتهاند: “باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزشهای شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است، چه برای زن و چه برای مرد، برای این است که، آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطهی وسوسههای شیطانی با دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال میشدند. اینها، این ارزشها زنده بشود.
بسیاری از متفکران تلاش نمودند تا اثرات عمیق حجاب را از ابعاد گوناگون تشریح کنند از جمله متفکر معاصر، استاد شهید مطهری
شهید مطهری به چهار فلسفه برای حجاب اشاره میکنند: ۱- آرامش روانی ۲- حفظ ارزش و بالا بردن احترام زن ۳- استحکام پیوند خانوادگی ۴- استواری اجتماع
امروزه مسئلهی حجاب را بیشتر از زاویهی حفظ عفت و حیا مورد توجه قرار میدهند درحالیکه توجه کردن به مقولهی حجاب، صرفاً از این زاویه، تصویر جامعی از این حکم الهی در اختیار ما قرار نمیدهد. ضرورت حجاب صرفاً حفظ عفت نیست بلکه کارکردهای اجتماعی و خانوادگی این دستور نیز در جای خود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
انسان دارای سه حیطهی فردی، خانوادگی و اجتماعی است. مواردی که شهید مطهری به عنوان فلسفه حجاب ذکر میکند همه این حوزهها را در بر میگیرد. دو مورد اول به جنبهی فردی مربوط است، مورد سوم به خانواده و مورد چهام به اجتماع مرتبط است:
از جنبهی فردی، یک مسئله، مربوط به مردان است و یک مسئله مربوط به زنان، از زاویهی تأثیر بر مردان باید گفت حفظ حجاب به لحاظ فردی موجب ایجاد آرامش روحی و کم شدن هیجانات و التهابات کاذب در مردان میشود و ازمنظرِ زنان، حجاب موجب بالا رفتن ارزش ذاتی و مقام انسانی زنان میگردد.
از جنبهی خانوادگی، حجاب موجب استحکام خانواده و پیوند زناشویی میشود چرا که مرد یا زنی که به لحاظ بصری و لمسی از فردی غیر از همسر خود بهره نگرفته است، نسبت به همسر خود علاقه بیشتری احساس میکند و همین علاقه و لذت بیشتری که به تبعِ آن میّبرد، به پایبندی بیشتر او به خانواده منجر میشود و همین بر روحیهی زن و دلگرمی او به تلاش در محیط خانواده نیز اثر مستقیم میگذارد. اما کسی که با زنان و مردان گوناگونی ارتباط دارد زمینه این را پیدا میکند که بعد از مدتی نسبت به همسر خود سرد و بیتفاوت شود، و در نتیجه همسرش نیز در اثر چنین برخوردی به سردی خواهد گرایید.
حجاب به لحاظ اجتماعی نیز بسیار حایز اهمیت است و موجب تمرکز بیشتر افراد در فعالیتهای کاری میشود. هر بخشی از فعالیتهای اجتماعی که دارای اهمیت و جدیت است باید از جلوهگریهای جنسی دور باشد، این مسئله حتی در جوامع غربی نیز به خوبی قابل مشاهده است یعنی پوشش زنان در کارخانهها با آنچه در سطح جامعه و مثلاً فروشگاهها دیده میشود کاملاً متفاوت است. آنجا که بحث از تولید و سر و کار داشتن با ماشین آلات صنعتی و امثال آن است جلوهگریهای جنسی هیچ جایگاهی ندارد اما آنجا که بحث فروشندگی و تبلیغ کالاست این مسئله(خودنمایی جنسی) خودنمایی میکند.
مقام معظم رهبری”مدظله العالی” نیز ابعاد و جایگاه حجاب را اینگونه تبیین نمودهاند:
“حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها، حالا من «بیشتر» که میگویم، چون همه را اطلاع ندارم، در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهای اعیان و اشراف حجابی روی صورتشان میانداختند، در بعضی از فیلمهای قدیمی شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روی آنها نیافتد. این، تکریم است. در ایران باستانی زنهای اعیان و اشراف و رؤسا همه با حجاب بودند، زنهای افراد فقیر، نه، بیحجاب هم میآمدند، مانعی هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد، یعنی این تکریم مال همهی زنان است. این است نظر اسلام.
بسیاری از متفکران تلاش نمودند تا اثرات عمیق حجاب را از ابعاد گوناگون تشریح کنند از جمله متفکر معاصر، استاد شهید مطهری
شهید مطهری به چهار فلسفه برای حجاب اشاره میکنند: ۱- آرامش روانی ۲- حفظ ارزش و بالا بردن احترام زن ۳- استحکام پیوند خانوادگی ۴- استواری اجتماع
امروزه مسئلهی حجاب را بیشتر از زاویهی حفظ عفت و حیا مورد توجه قرار میدهند درحالیکه توجه کردن به مقولهی حجاب، صرفاً از این زاویه، تصویر جامعی از این حکم الهی در اختیار ما قرار نمیدهد. ضرورت حجاب صرفاً حفظ عفت نیست بلکه کارکردهای اجتماعی و خانوادگی این دستور نیز در جای خود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
انسان دارای سه حیطهی فردی، خانوادگی و اجتماعی است. مواردی که شهید مطهری به عنوان فلسفه حجاب ذکر میکند همه این حوزهها را در بر میگیرد. دو مورد اول به جنبهی فردی مربوط است، مورد سوم به خانواده و مورد چهام به اجتماع مرتبط است:
از جنبهی فردی، یک مسئله، مربوط به مردان است و یک مسئله مربوط به زنان، از زاویهی تأثیر بر مردان باید گفت حفظ حجاب به لحاظ فردی موجب ایجاد آرامش روحی و کم شدن هیجانات و التهابات کاذب در مردان میشود و ازمنظرِ زنان، حجاب موجب بالا رفتن ارزش ذاتی و مقام انسانی زنان میگردد.
از جنبهی خانوادگی، حجاب موجب استحکام خانواده و پیوند زناشویی میشود چرا که مرد یا زنی که به لحاظ بصری و لمسی از فردی غیر از همسر خود بهره نگرفته است، نسبت به همسر خود علاقه بیشتری احساس میکند و همین علاقه و لذت بیشتری که به تبعِ آن میّبرد، به پایبندی بیشتر او به خانواده منجر میشود و همین بر روحیهی زن و دلگرمی او به تلاش در محیط خانواده نیز اثر مستقیم میگذارد. اما کسی که با زنان و مردان گوناگونی ارتباط دارد زمینه این را پیدا میکند که بعد از مدتی نسبت به همسر خود سرد و بیتفاوت شود، و در نتیجه همسرش نیز در اثر چنین برخوردی به سردی خواهد گرایید.
حجاب به لحاظ اجتماعی نیز بسیار حایز اهمیت است و موجب تمرکز بیشتر افراد در فعالیتهای کاری میشود. هر بخشی از فعالیتهای اجتماعی که دارای اهمیت و جدیت است باید از جلوهگریهای جنسی دور باشد، این مسئله حتی در جوامع غربی نیز به خوبی قابل مشاهده است یعنی پوشش زنان در کارخانهها با آنچه در سطح جامعه و مثلاً فروشگاهها دیده میشود کاملاً متفاوت است. آنجا که بحث از تولید و سر و کار داشتن با ماشین آلات صنعتی و امثال آن است جلوهگریهای جنسی هیچ جایگاهی ندارد اما آنجا که بحث فروشندگی و تبلیغ کالاست این مسئله(خودنمایی جنسی) خودنمایی میکند.
مقام معظم رهبری”مدظله العالی” نیز ابعاد و جایگاه حجاب را اینگونه تبیین نمودهاند:
“حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها، حالا من «بیشتر» که میگویم، چون همه را اطلاع ندارم، در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهای اعیان و اشراف حجابی روی صورتشان میانداختند، در بعضی از فیلمهای قدیمی شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روی آنها نیافتد. این، تکریم است. در ایران باستانی زنهای اعیان و اشراف و رؤسا همه با حجاب بودند، زنهای افراد فقیر، نه، بیحجاب هم میآمدند، مانعی هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد، یعنی این تکریم مال همهی زنان است. این است نظر اسلام.
رژیم پهلوی این ارزش را برای مردم قایل نبود و تحت تأثیر فرهنگ مُنحط غرب تلاش نمود با استفاده از جبر و زور، این ارزش والای اجتماعی را بِزُداید که با اعتراض شدید علما و مردم روبرو شد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و با بازگشت ارزشهای والای انسانی و اسلامی، حجاب و عفاف از جمله ارزشهای والای جامعهی اسلامی قرار گرفت.
کتاب “مسئلهی حجاب” در واقع حاصل سلسله بحثها و درسهایی بوده که توسط استاد شهید مطهری در جلسات مختلف بیان شده است و دارای سرفصلهای زیر است.
:small_blue_diamond:در بخش اول تاریخچهی حجاب در قوم یهود، ایران باستان، جاهلیت عرب و هند مورد بررسی واقع شده است. در بخش دوم علت پیدا شدن حجاب در میان اقوام و ملل گوناگون و نظریات متنوع در این باب(ریاضت و رُهبانیت، عدم امنیت، استثمار زن، حسادت مرد و…) طرح و نقد شده است. بخش سوم به تبیین فلسفهی پوشش در اسلام از ابعاد و جوانب مختلف اختصاص یافته است. در بخش چهارم به ایرادها و اشکالهایی که بر اصل حجاب و پوشش از سوی مخالفان حجاب گرفته میشود پاسخهای مستدل و منطقی داده شده است. در بخش پایانی کتاب، اصل حجاب و حدود آن با عنایت به آیات و روایات و سیرهی مسلمین به طور مفصل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
:small_blue_diamond:در بخش اول تاریخچهی حجاب در قوم یهود، ایران باستان، جاهلیت عرب و هند مورد بررسی واقع شده است. در بخش دوم علت پیدا شدن حجاب در میان اقوام و ملل گوناگون و نظریات متنوع در این باب(ریاضت و رُهبانیت، عدم امنیت، استثمار زن، حسادت مرد و…) طرح و نقد شده است. بخش سوم به تبیین فلسفهی پوشش در اسلام از ابعاد و جوانب مختلف اختصاص یافته است. در بخش چهارم به ایرادها و اشکالهایی که بر اصل حجاب و پوشش از سوی مخالفان حجاب گرفته میشود پاسخهای مستدل و منطقی داده شده است. در بخش پایانی کتاب، اصل حجاب و حدود آن با عنایت به آیات و روایات و سیرهی مسلمین به طور مفصل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.