
ورود به ضیافت الهی، روزهی ماه رمضان با رعایت جوانب و الزامات آن، بهرهگیری از مائدهی آسمانی قرآن، بستن راههای شهوات و ترک خواهشهای نفسانی و مهیا شدن برای فرصت لیلةالقدر که شب نزول قرآن است و قدر و منزلت آن از هزار ماه بیشتر است، و سنّتهای الهی در آن احیا و سرنوشت انسانها در آن تعیین میشود و طبیعی است که او این همه فرصت را قدر میداند و غنیمت میشمارد.
«ماه مبارک رمضان است و درهای رحمت خدای تبارک و تعالی به روی همه گناهکاران باز است و شما تا دیر نشده است در این ماه رمضان خودتان را اصلاح کنید. ما همه باید خودمان را اصلاح کنیم؛ ما هیچ کداممان یک آدم حسابی نیستیم. پناه به خدا باید ببریم و خودمان را اصلاح کنیم.»
(صحیفهی امام، ج۱۵، ص۳۱)
حضرت امام خمینی(س) که امر انسانسازی را بزرگترین وظیفه و مأموریت خود میدید، در جایگاه معلم اخلاق و کسی که همهی عمر را به تهذیب نفس پرداخته است، فرصتهایی نظیر ماه مبارک رمضان را هم در جهت خودسازی و هم برای اصلاح حال دیگران مغتنم شمرده و در کنار سفارشات ارزندهای که به شدت پایبند بدان بود و پیش و بسیار بیش از دیگران خود بدان عمل می کرد، انذارها و هشدارهایش بیدارگر بود و انسانساز و رفتارش بهترین الگو را به نمایش میگذاشت و این چنین بود که سخنش بر دل و جان مینشست و به صراط مستقیم بندگی رهنمون میساخت، پس به جا است که شمهای از حالات و گفتار ایشان در اینباره آورده شود. یکی از اعضای دفتر حضرت امام، چنین نقل میکند:
امام دگرگونی خاصی متناسب با این ماه مبارک(رمضان) در زندگی خود ایجاد میکردند، به گونهای که این ماه را سراسر به تلاوت قرآن مجید، دعا و انجام مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری میکردند.»
(حجت الاسلام آشتیانی، برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ج۳، ص ۹۰)
و بر این اساس:
سر این معنا که امام ملاقاتهای خودشان را در ماه مبارک رمضان تعطیل میکردند، این بود که بیشتر به دعا و قرآن و خلاصه به خودشان برسند.
(مرحوم آیت الله توسلی،برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ص۸۹)
ورود به ضیافت الهی، روزهی ماه رمضان با رعایت جوانب و الزامات آن، بهرهگیری از مائدهی آسمانی قرآن، بستن راههای شهوات و ترک خواهشهای نفسانی و مهیا شدن برای فرصت لیلةالقدر که شب نزول قرآن است و قدر و منزلت آن از هزار ماه بیشتر است، و سنّتهای الهی در آن احیا و سرنوشت انسانها در آن تعیین میشود و طبیعی است که او این همه فرصت را قدر میداند و غنیمت میشمارد.
«ماه مبارک رمضان است و درهای رحمت خدای تبارک و تعالی به روی همه گناهکاران باز است و شما تا دیر نشده است در این ماه رمضان خودتان را اصلاح کنید. ما همه باید خودمان را اصلاح کنیم؛ ما هیچ کداممان یک آدم حسابی نیستیم. پناه به خدا باید ببریم و خودمان را اصلاح کنیم.»
(صحیفهی امام، ج۱۵، ص۳۱)
حضرت امام خمینی(س) که امر انسانسازی را بزرگترین وظیفه و مأموریت خود میدید، در جایگاه معلم اخلاق و کسی که همهی عمر را به تهذیب نفس پرداخته است، فرصتهایی نظیر ماه مبارک رمضان را هم در جهت خودسازی و هم برای اصلاح حال دیگران مغتنم شمرده و در کنار سفارشات ارزندهای که به شدت پایبند بدان بود و پیش و بسیار بیش از دیگران خود بدان عمل می کرد، انذارها و هشدارهایش بیدارگر بود و انسانساز و رفتارش بهترین الگو را به نمایش میگذاشت و این چنین بود که سخنش بر دل و جان مینشست و به صراط مستقیم بندگی رهنمون میساخت، پس به جا است که شمهای از حالات و گفتار ایشان در اینباره آورده شود. یکی از اعضای دفتر حضرت امام، چنین نقل میکند:
«امام دگرگونی خاصی متناسب با این ماه مبارک(رمضان) در زندگی خود ایجاد میکردند، به گونهای که این ماه را سراسر به تلاوت قرآن مجید، دعا و انجام مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری میکردند.»
(حجت الاسلام آشتیانی، برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ج۳، ص ۹۰)
و بر این اساس:
«سر این معنا که امام ملاقاتهای خودشان را در ماه مبارک رمضان تعطیل میکردند، این بود که بیشتر به دعا و قرآن و خلاصه به خودشان برسند.»
(مرحوم آیت الله توسلی،برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ص۸۹)
و از آن جا که به باور عمیق ایشان: «ضیافت خدا در ماه رمضان یک شعبهاش روزه است، … و یک امر مهمش که مائدهی غیبی و آسمانی است قرآن است. شما دعوت شدهاید به مهمانی خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار کرده است به اینکه روزه بگیرید. این راههایی که به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش کنید تا مهیا بشوید برای لیلة القدر»
(صحیفه امام، ج۱۳، ص: ۳۰ و ۳۱)
ورود به ضیافت الهی، روزهی ماه رمضان با رعایت جوانب و الزامات آن، بهرهگیری از مائدهی آسمانی قرآن، بستن راههای شهوات و ترک خواهشهای نفسانی و مهیا شدن برای فرصت لیلةالقدر که شب نزول قرآن است و قدر و منزلت آن از هزار ماه بیشتر است و سنتهای الهی در آن احیا و سرنوشت انسانها در آن تعیین میشود و طبیعی است که او این همه فرصت را قدر میداند و غنیمت میشمارد.
نقل میشود که:
«روزهای بلند و گرم فوق طاقت نجف را روزه میگرفتند … و به گفتهی اهل منزل از سینی غذای سحری گویی چیزی خورده نمیشد، شاید فقط یک نصفه کتلت مثلاً میخوردند»
(صدیقه مصطفوی، دخترامام، برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ج۳، ۸۹)
و این بستن دهان به روی خورد و خوراک اینچنینی، در وقت افطار هم خود را نشان میدهد که در آن هوا و روزهای طولانی و آن سن و سال و داشتن ضعف بدنی و آن خورد و خوراک، تا نماز مغرب و عشا را با نوافل به جا نمیآوردند، افطار نمیکردند. یکی از یاران امام درنجف نقل میکنند:
«در ماه مبارک رمضان همانند سایر ماهها، نماز ظهر و عصر را با امام در مسجد شیخ واقع در بازار نجف، به جای میآوردم ولی نماز مغرب و عشا را با حضرت آیت اللّه العظمی آقای سید عبدالعلی سبزواری می خواندم زیرا حضرت امام(ره) با آن کهولت سن حتی در ایامی که ماه مبارک، مصادف با گرمای سوزان در روزهای بلند تابستان بود، مقیّد به انجام نافلهی مغرب و عشا بودند در حالی که ما با اینکه جوان بودیم و تاب مقاومت بیشتری داشتیم، مایل بودیم هر چه زودتر نماز مغرب و عشا را بدون نافله به اتمام برسانیم و به افطار برسیم.
(آیت الله سید مجتبی رودباری،صحیفهی دل، مطالب و خاطرات مکتوب از شاگردان امام خمینی(ره)، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص۸۱ و ۸۲)
«قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصی کدر می شود؛ ولی اگر انسان لااقل صوم را برای حق تعالی خالص و بی ریا انجام دهد(نمیگویم عبادات دیگر خالص نباشد، همهی عبادات لازم است خالص و بی ریا انجام گیرد.) این عبادت را که اِعراض از شهوات، اجتناب از لذات، و انقطاع از غیر خداست در این یک ماه بخوبی انجام دهد، شاید تفضل الهی شامل حال او شده آینهی قلبش از سیاهی و کدورت زدوده گردد، و امید است که او را از عالم طبیعت و لذات دنیوی منحرف و منصرف سازد، و آنگاه که میخواهد وارد «شب قدر» شود، نورانیتهایی که در آن شب برای اولیا و مؤمنین حاصل میشود به دست آورد. و جزای چنین روزهای خداست؛ چنانکه فرموده است: الصّوم لی و انا اجزی به. چیز دیگر نمیتواند پاداش چنین روزهای باشد. جنات نعیم در مقابل روزه او بی ارزش بوده نمی تواند پاداش آن به حساب آید. ولی اگر بنا باشد که انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غیبت مردم باز کند و شبهای ماه مبارک رمضان، که مجالس شبنشینی گرم و دایر بوده وقت و فرصت بیشتری است، با غیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزی عاید او نمیشود و اثری بر آن مترتب نمیگردد.»
(جهاد اکبر، ص ۴۳ و ۴۴)