تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبانماه سال ۱۳۵۸ توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و تأیید و حمایت قاطع حضرت امام خمینی(ره) از این حرکت، نهتنها روابط ایران و آمریکا را وارد مرحلهای بحرانی کرد بلکه معادلات سیاسی حاکم بر روابط ظالمانه میان ابرقدرتها و کشورهای مستضعف را از بُن دگرگون ساخت. از آن روز تاکنون حدود ۳۰ سال میگذرد و مقالات و کتابهای زیادی در رابطه با آن در داخل و خارج کشور نوشته شده است ولی این واقعه همچون کتابی آموزنده و درسی بزرگ برای حال و آینده باقی خواهد ماند. معلم این کتاب و این درس، امام خمینی(ره) است. این مقالهی کوتاه به عنوان یادآوری یکی از درخشانترین فصول انقلاب اسلامی مروری گذرا دارد بر سخنان حضرت امام(ره) نسبت به موضوع رابطه با آمریکا.
قبل از ۱۳ آبان ۱۳۵۸
امام خمینی از آغاز مبارزه با استبداد شاهنشاهی آمریکا را به عنوان عامل اصلی خیانتها و جنایات شاه به مردم ایران و جهان معرفی کرد و در برابر سردمداران جهانخوار آن کشور موضعی استقلال طلبانه و سازش ناپذیر گرفت. مبارزه و تسلیم ناپذیری در مقابل مستکبران عالم خصوصاً ابرقدرت آمریکا و حمایت از مستضعفان جهان، زیربنای همیشگی اندیشهی سیاسی امام خمینی(ره) است.
در جریان مبارزه با نظام ستمشاهی بویژه در اوج نهضت مردمی، حضرت امام(ره) به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب اسلامی موضع همیشگی خود را نسبت به حمایت آمریکا از شاه همچنان حفظ کرد و حتی به آن قوت بخشید. او از طریق پیامها، مصاحبهها و سخنرانیهای کوبنده و شگفتانگیز خود نفرت مردم ایران را از ستمگریهای شاه و دخالتهای سلطه جویانهی آمریکا در کشور به تمام جهانیان اعلام کرد و تبلیغات سیاه آمریکا را از صحنه بیرون راند. نهضت اسلامی با رهبری امام(ره) چنان توفنده و سریع پیش رفت که آمریکا حتی نتوانست نسبت به وضعیتی که با آن روبرو بود تصمیمگیری درستی به عمل آورد.
بعد از پیروزی انقلاب
سران آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بدون توجه به خواست مردم ایران با برنامهریزیهای گوناگون و غالباً پنهان سعی کردند مستقیم و غیرمستقیم انقلاب اسلامی را از ریشه نابود سازند. این سیاست غیرانسانی و ناعادلانه آمریکا البته از دید تیز بین حضرت امام(ره) پنهان نبود. امام خمینی(ره) میدانست که نهال نوپای انقلاب بهشدت در معرض خطر آمریکا و سایر قدرتهای جهانی است. انقلاب اسلامی مُنادی نظامی نو و عادلانه در سطح منطقه و جهان بود که مورد استقبال مستضعفان و آزادیخواهان جهان قرار گرفته، سلطهگران عالم را متوحش میساخت. این است که از همان زمان قدرتهای بزرگ و عوامل و ایادی آنان تصمیم به نابودی یا انحراف انقلاب اسلامی گرفتند. دخالتهای آمریکا از همه قدرتها بیشتر بود. سران آن کشور سعی کردند، مملکت را به آشوب بکشند، گروههای معارض داخلی را تجهیز و تقویت کردند، دست به تحرکات سیاسی و تبلیغات رسانه ای زدند و…
امام(ره) همواره نسبت به دخالتهای آن کشور اعتراض میکرد و هشدار میداد ولی میدانست در برابر توطئه های آمریکا فرصت چندانی ندارد. دشمن آمده بود تا انقلاب را ریشه کن سازد حال آنکه هنوز هیچیک از نهادهای نظام اسلامی یا بهدرستی استقرار نیافته بود و یا اصلاً شکل نگرفته بود. تا اینکه نزدیکترین مرکز توطئه علیه انقلاب یعنی سفارتخانهی آمریکا در تهران که به حق لانهی جاسوسی نامیده شد توسط دانشجویان مسلمان خط امام به تصرف درآمد.
تسخیر سفارت و گروگانگیری، آمریکا را در یک دوگانگی متنافر قرار داد. ابرقدرتی که تمایل داشت انقلاب اسلامی را نابود سازد، اینک برای حفظ چهرهی ابرقدرتی خود در داخل و خارج، رهایی سریع کارکنان جاسوسخانه را در دستور کار قرارداد و تمام توان راهبردی خود را تنها به بخشی از انقلاب معطوف کرد و به انقلابیون ایران پیشنهاد مذاکره داد. درون این پیشنهاد، یک تایید بزرگ وجود دارد، تایید کلیت انقلاب اسلامی. امام در گام دوم پیشنهاد این ابرقدرت را رد کرد و بر سرگردانی آمریکا بیش از پیش افزود. سراسیمگی آمریکا منجر به حملهی ناکام طبس شد و خفت و ناتوانی دیگری را برای سردمداران آن کشور رقم زد. کارتر و ریگان (دو رییس جمهور آمریکا از حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه) توسط امام خمینی(ره) تحقیر شدند و معلوم شد عقل سیاسی آنان صرفاً معطوف به غارت کشورهای مستضعف و سلطهگری نسبت به آنان است.
عقلانیت رهبر انقلاب اسلامی، نه تنها ایران را از له شدن در زیر پوتینهای آمریکایی نجات داد بلکه اعتبار یک قدرت جهانی تازه را به کشور بخشید. امام(ره) که در قدم اول زنان و سیاهپوستان را آزاد کرده بود سرانجام با آزادی تمامی گروگانهای آمریکایی با شرایطی که آمریکا مجبور شد حداقل در ظاهر آن را بپذیرد موافقت کرد. در طول این مدت که حدود یک سال و نیم طول کشید نهادهای جمهوری اسلامی با هدایتهای بی نظیر امام خمینی(ره) و قدرت الهی مردم ایران یکی پس از دیگری شکل گرفتند و مستقر شدند.
سیاستمداران زخم خورده کاخ سفید در ۱۹ فروردین ۵۹ رابطه خود با تهران انقلابی را بصورت یک طرفه قطع کردند اتفاقی که رهبر انقلاب آن را طلیعهی پیروزی و جشن ملت ایران نامید. رابطهی ایران و آمریکا شاید بزرگترین معمای سیاسی عصر جدید باشد معمایی که نه تحریم های درازمدت توانسته قفل آن را بگشاید و نه دیپلماسی تبریک. بدون تردید روابط جمهوری اسلامی با آمریکا در هر شرایطی تحت تأثیر و ملهم از اندیشههای امام خمینی(ره) خواهد بود. بدون در نظر گرفتن سخنان عمیق و روشنگرانهی امام، رابطه با آمریکا هرگز در مسیر صحیحی قرار نخواهد گرفت.
امام خمینی(ره) از معدود رهبران بزرگی است که با وجود آثار شفاهی و کتبی فراوان، نمیتوان در بیاناتش آراء ضد و نقیض یافت. کلام ایشان در طول نیم قرن مبارزه هرگز نچرخیده و همواره آنچه را که حقیقت میدانست با تاکیدات فراوان بر زبان جاری میساخت. سر واژههای اندیشهی امام(ره) مانند اسلام ناب، مبارزه با ستمکاران، دفاع از مستضعفان، حمایت از فلسطین و کرامت انسان هرگز در بیان ایشان حرکت نامتعادل نداشته است.
یکی از این موارد بنیادین، نحوه برخورد با آمریکا است. دولت«آمریکا» به علت رفتار استکباری و عملکرد استعماری خود در برابر ایران و کشورهای جهان سوم در کلام امام(ره) همواره مورد عتاب و استنطاق است. صحیفهی امام(ره) سرشار از عتاب آشکار رهبرکبیر انقلاب اسلامی به دولت آمریکا است. اوج این خشم و عتاب در صفحهی ۸۴ جلد ۱۷ صحیفه آمده است:
دنیا باید آمریکا را از بین ببرد و الا تا اینها هستند این مصیبتها در دنیا هست- ۱۷/۸۴
هویت آمریکا
امام خمینی(ره) آمریکا (دولت آمریکا و نه ملت آن کشور) را «جنایتکار تاریخ» (۱۶/۱۹۱)، «ام الفساد»(۱۵/۴۳۷)، «شیطان بزرگ»(۱۰/۴۸۹)، «جهانخوار» «دشمن کینه توز مستضعفین جهان»(۱۵/۱۷۱)، « دشمن شماره اول بشر»(۱۰/۳۷۳)، «دشمن اسلام» (۱۶/۳۹۳) و «چپاولگر بین المللی»۲۱/۴۲۰) میداند. ایشان برای دولت آمریکا حتی شرافت انسانی هم قایل نیستند.(۱۱/۳۰۳) و اعتقاد دارند آمریکا با اصل عدالت و حقوق بشر مخالف است.(۱۱/۲۹۶)
از دیدگاه امام حساب دولت آمریکا از ملت آمریکا جداست. ایشان میگویند:
«ما به هیچ وجه ملت آمریکا را تحقیر نکرده ایم»(۱۱/۱۶۲)
ایشان با زبان مصلحان بزرگ به سیاستمداران آمریکایی توصیه میکند:
«کارگزاران سیاست آمریکا باید طرز تفکر و سیاستهای خود را تغییر دهند و گمان نکنند اداره کل جهان در دست آنهاست و همهی کشورها چشم و گوش بسته در اختیار آنان هستند.»(۱۸/۳۳۰)
آمریکا؛ دشمن ملت ایران
امام خمینی(ره) در سخنرانیهایش مدام به دشمنی تاریخی دولت آمریکا با ملت ایران اشاره میکنند. در جایی به صراحت اعلام میکند «آمریکا دشمن ماست»(۷/۴۱۰) ایشان استبداد پهلوی را نتیجهی سیاستهای آمریکا میدانند. در اندیشه ایشان حضور آمریکا در ایران موجب بدبختی ملت، وابستگی کشور و ضعف تجارت و زراعت است.
« آمریکا میخواهد ما را از بین ببرد… میخواهد ما را مستعمرهی خودش بکند و تمام حیثیت ما را، حیثیت اسلامی ما را، حیثیت ملی ما را،حیثیت ملی ما را و ذخایر ما را میخواهد از بین ببرد»(۱۶/۱۸۱)
رهبر کبیر انقلاب دشمنی با آمریکا را نشانهی ملیگرایی و وظیفهی اسلامـی میداننـد. ایشان میگویند:
« آدمی که ملی است، با آمریکا خوب دشمن است.»(۱۰/۵۱۹)
امام در پیامی به مناسبت نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مینویسند:
«دست آمریکا تا مِرفق به خون جوانان ما و سایر مردم مظلوم و رزمنده جهان فرو رفته است. ما تا آخرین قطرهی خون با آنها شدیداً میجنگیم»(۱۲/۱۴۸)
آمریکا، عامل آشوب در جهان
امام خمینی(ره) به صراحت آمریکا را ام الفساد معرفی میکند ایشان میگویند:«آمریکا نمیخواهدکه منطقه آرام باشد.»(۱۸/۱۲۵) ایشان آمریکا را عامل اصلی جنگ تحمیلی، حمله دولت عربستان به زایران ایرانی در روز ۹ مرداد سال ۶۶، ترورهای های منافقین(سازمان منحلهی مجاهدین خلق) در اویل دههی ۶۰، ناآرامیهای کردستان و بسیاری از مناقشات میدانند و میگویند
«آمریکا هرجا بتواند خودش دخالت میکند، هرجا نتواند ایادیش را میفرستد که لااقل نفاق بیاندازند بین مردم ».(۱۸/۱۲۵)
امام خمینی(ره) آمریکا را دشمن شمارهی یک جهان اسلام و عامل اصلی تفرقه میداند و میگوید:
«الآن در رأس همهی مسائل اسلام این قضیه مواجهه با امریکاست.»( ۱۱/۱۱۸)
در جای دیگر میگوید:
«تمام گرفتاریهای مسلمین از آمریکاست» (۱۰/۳۹۲)
رابطه با آمریکا
به نظر میرسد سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی در خصوص رابطه با آمریکا تنها به دههی ۶۰ محدود نمیشود. ایشان دیدگاه استکبار ستیزی خود را در بعدی فراتر از زمان طرح کردهاند. امام خمینی(ره) در اواخر عمر شریفشان در سال ۶۷ به ملت و مسئولین توصیه میکند:
«چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشتهاند. لحظهای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم.»(۲۱/۱۹۵)
ایشان اعتقاد دارند آمریکا به این زودی دست از سر ملت ایران بر نخواهد داشت(۶/۱۹۴) امام(ره) حتی فراتر از این میرود و میگوید:
«آمریکا برای درازمدت تا ۲۰۰ سال بعد هم ممکن است برنامه داشته باشد.»(۱۵/۲۰۳)
رابطهی گرگ و بره
برخلاف دوران پهلوی که رابطهی ایران و آمریکا را رابطهی عقاب جوان قارهی جدید با شیر پیر قارهی کهن میدانستند، امام(ره) این رابطه را رابطهی گرگ و بره میخوانند و منفعـــتی در آن نمیبینند:
« خیال نکنید که روابط ما با امریکا برای ما یک صلاحی دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندی برای بره نیست، اینها میخواهند از ما بدوشند، اینها نمیخواهند چیزی به ما بدهند.»(۱۰/۳۶۰)
رهبر کبیر انقلاب اسلامی رابطه با آمریکا را همچنین رابطه ظالم و مظلوم میداند، رابطه یک غارت شده با غارتگر:
« آنها احتیاج دارند که با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتیاجی به امریکا داریم »(۷/۳۵۳)
عدم سازش با شیطان بزرگ
در اندیشهی حضرت امام(ره) پذیرش شیطان بزرگ تا ابد غیر ممکن خواهد بود. وی در دیدار کارکنان وزارت نفت میگوید:
« ایران دستش را پیش آمریکا انشاء الله تا ابد دراز نمی کند ولو اینکه فانی بشود» (۱۸/۱۴۰)
ایشان به آیندگان اکیداً توصیه میکند:
«جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد» (۲۱/۱۵۵)
اصول و آرمانهایی که البته خط قرمز رابطهی ایران و آمریکا است. اصل حمایت از ملت های مظلوم جهان مانند حمایت همیشگی از ملت فلسطین و دشمنی با اسرائیل از جمله همین آرمانها است.