
این خطبه به معنی فراموش نکردن فتنههای اهل کوفه و هشداری دربارهی این رفتارها، با رویکرد تبیین روانشناسانه و جامعهشناسانه و دینشناسانه بوده است.
این نمایش به بلندای تاریخ ایستاده است و امروز هم با هویتی مستحکمتر و روشنتر پرده از نفاق و تزویر برخی از مردم زمانهها بر میدارد و نشان میدهد که هر روز عاشورا و هر جا کربلاست و بر مؤمنان و حسینیان است که همواره خیمه حضرت سیدالشهدا(ع) را برپا دارند و لحظهای این امانت را وانگذارند که دشمنان مترصد غفلت ما هستند.
حیات مبتنی بر عقلانیت مذهبی و خرد فطری سرچشمهی پایانناپذیر در حیات دنیوی بشری است که سلامت پیوند جهان و اخرت را تضمین کرده است.
حیاتی که از عقلانیت انسانی و مذهبی دور شود به همان اندازه در تنگنای ممات ذلّت میافتد و این زندگی هم در واقع همان مرگی است ننگین و شیطانی و نفاق و دورویی و هزار رویی و در مسیر ظلم بینهایت.
انسان اشرف مخلوقات است، شریفترین بخش وجود انسان هم جان و عقل انسان است و شریفترین انسانها نیز انبیاء و امامان معصوم (ع)هستند که آنها نیز با ارزشترین دارایی خود یعنی جانشان را نثار دین اسلام کردهاند حالا باید بفهمیم اسلام چقدر عزیز است و نظام اسلامی هم عزیزتر. همان طور که امام راحل فرمودند ” حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات” است.
بنابراین کسانی که در برابر دین میایستند یا آن را تحرف میکنند ، با تزویر مخلوط میکنند و ادعای “نومن ببعض و نکفر ببعض” قبول بخشی از دین و کفر به بخش دیگری از دین اسلام را دارند، دین را در خدمت خود میگیرند نه اینکه در خدمت دین باشند؛ ظالمترین، شقیترین و بدترین افرادی هستند که در ظاهر انساننما هستند و در باطن وارد جریان “اسفل السافلین” شده اند بلکه از آن هم پستتر.
رفتار مردم کوفه در حادثهی کربلا ، نهایت پستی و رذالت را از کردار و گفتار آنها نشان داد.
این رفتار کوفیان در برابر کسانی است که در اوج تعالی انسانی و عصمت رفتاری و کرداری هستند و اینجاست که حضرت زینب (س) فرصت آشکارسازی نفاق دشمنان دین و انسانیت را از دست نمیدهند و منافقان و اهل تزویر را رسوا میکنند.
این خطبه با سلام و درود و تحیت بر محمّد و آل محمّد (ص) آغاز میشود که روشنترین شاخص برای معرفی اهل بیت (ع) است.
حضرت زینب کبری سلام الله علیها در کوفه چنان فصاحت و بلاغت را با کلام الهی و ولایت و امامت و رسالت؛ سان میدهد که ابهت این واژهها و واژه آفرینیها ؛ چشمان کور مردم بیبصیرت را هم به لرزه در میآورد ؛ امّا چون فاقد بصیرتند ؛ کورترهم می شوند اما راه فرار را هم نمی یابند و در بن بست فقر بصیرت و گستره تزویرو نفاق بر سرخود میکوبند و اشکی میریزند که به هیچ وجه روشنی دل را به ارمغان نمی آورد چون دل بینایی در پشت این چشمها قرار ندارد.
امّا جرؤت فرار از لحظهای پر طنینی کلام رانی عقیلهی بنیهاشم را هم ندارند و فقط به گریههایی پناه میبرند که دچار تنگی نفس و بغض نشوند.
حضرت زینب دختر حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) هستند ؛ وارث کمال بلاغت؛ تمام فصاحت و نعمت عفت و عصمت و تبیین کننده پیام همهی انبیاء و رسالت خاتم و پدر و مادر و همهی شهدای کربلا هستند که از ابتدای خلقت آغاز میشود و تا قیامت هم ادامه خواهد داشت.
آن حضرت با حیایی کامل و سخنوری وارسته و در هیبت یک انسان عصمت مآب ظاهر میشوند و تابلوی واقعی از زبان گویای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام را به نمایش میگذارند.
با یک کلام و دستور آن حضرت همهی مردم و حاضران مجبور به سکوت میشوند.
حضرت زینب سلام الله علیها به مردم اشاره کردند که ساکت شوید و ناگهان نفسها در سینهها حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد.
آن گاه فرمودند : ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمّد(ص) و خاندان پاک و نیکوکارش ( بیان توحید و نبوت و امامت).
ای مردم کوفه، ای مردمان حیلهگر و خیانتکار !! گریه میکنید ؟؟
اشک چشمانتان خشک نشود و نالههایتان آرام نگیرد.
آن حضرت اجازه تزویر نمیدهند و نمیخواهند فقر بصیرت اهل کوفه از یادها برود و خطاب میکنند ای مردم کوفه بصیرتی ندارید و این واکنشها، لحظهای و از روی ناچاری و نفاق است و کار شما مانند آن زنی است که رشته خود را پس از محکم بافتن، یکی یکی از هم میگسست و شما هم عهدها و سوگندهای خود را در میان خویش ، وسیلهی فریب و تقلب کردهاید.
هدف حضرت زینب(س) این است که بیبصیریتی این مردم را تبیین کنند که اگر بصیرت مییافتند ابن زیاد ملعون جرات جسارت پیدا نمیکرد.
حضرت زینب(س) خطاب میکنند: آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینههای آکنده از کینه، دورویی و تملّق، همچون زبانپردازی کنیزکان و ذلّت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟ یا
همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازهی دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزئین کرده باشند؟
بد توشهای برای آخرت فرستادهاید؛ توشهای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود.
در اینجا اصل معاد را تبیین میکند و باز بنبستی دیگر برای مردمان اهل تزویر و نفاق و چندرویی.
آیا گریه میکنید؟ زار میزنید؟ به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید، چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلودهاید که تا ابد نتوانید شست.
آن حضرت تبیین میکنند این همان وعدهی الهی است که اهل ظلم سرانجام گرفتار عمل خود خواهند شد و راه فراری ندارند.
جنایت اهل کوفه فقط یک ظلم محدود زمانی و مکانی و انسانی نیست بلکه ظلمی به گسترهی تاریخ و در حق همهی انبیاء(س) و ائمه(ع) است و این ظلم آثار فاسد خود را تا امروز ادامه داده است و امروز گروه تروریستی داعشیها و تکفیریها و وهابیها فقط یک نمونه از فسادهاست.
حضرت زینب(س) خطاب میکنند : چگونه میتوانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا(ص)، خاتم پیامبرا، معدن رسالت و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ کسی که پناه مؤمنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود.
ای مردم کوفه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدا از شما دور و دورتر باد.
تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معاملهتان قرین زیان شده است، خود را به خشم خدا گرفتار کردهاید و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. وای بر شما ای مردم کوفه!
اقتدار در برابر دشمنان دین
این خطبه در این حال که نشان دهندهی ضرورت حفظ اقتدار در برابر دشمنان است، این را هم بیان میکند که فقط با بصیرت دینی و فقهی سیاسی و هوش روانشناسی و جامعهسازی دینی میتوان از نهضت حضرت امام حسین(ع) دفاع کرد و حسینی شد و حسینی ماند و ماها باید مواظب خود باشیم که از این معیار فاصله نگیریم.
خطبهی حضرت زینب(س) در شام؛ حمله به خواص بیبصیرت
حضرت زینب(س) در تلاش برای خارج کردن مردم از بن بست بصیرت و توهم دینداری، خطبههای استوار و مستحکم ارائه میکند.
آن حضرت علاوه بر کوفه، در شام و در مجلس یزید ملعون هم بر طبل ظلمت، غفلت و تزویر و جهل مرکب آنها میکوبد تا شاید چشمها کور نشود و گوش2ها کر نگردد. امّا این جماعت همان اهل ( صم و بکم و لا یعقلون ) هستند و فقدان بصیرت.
این مردم همچنان گرفتار جهل خود و تزویر مسئولان حکومت یزید و یزیدیان هستند.
خطبهشناسی حضرت زینب(س) هم نشان میدهد این مردم را نه از سطح عوام بلکه باید از سطح خواص و مدعیان خاص مورد خطاب قرار دارد تا عوامی که تابع خواص مزور هستند با تخریب هویت کاذب خواص، شاید از خواب بیدار شوند که برای مردم شام تا حدودی رخ می دهد.
حضرت زینب دختر علی بن ابی طالب (ع) بعد از تکبّر یزید و رفتارهای غیر دینی و مغرورانه؛ بر میخیزد و میگوید: سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر(ص) و همهی خاندان آن حضرت.
ای یزید خداوند متعال میفرماید: سزای کسانی که مرتکب کار زشت شدند، زشتی است، آنان که آیات خدا را تکذیب و استهزاء کردند. ای یزید آیا گمان میبری اینکه اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را مانند کنیزان به اسیری برند و تو نزد خدا سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شدهای؟ خود را بزرگ میدانی و میبالی، شادمان و مسرور هستی که دنیا را چند روزی به کام خود میدانی و کارها بر وفق مراد تو میچرخد و حکومتی که حق ماست در اختیار توست، آرام باش و آهستهتر؟ . آیا فراموش کردهای قول خداوند متعال را که «گمان نکنند آنان که کافر گشتهاند این که ما آنها را مهلت میدهیم به نفع و خیر آنان است، بلکه مهلت میدهیم تا گناه بیشتر کنند و آنان را عذابی باشد دردناک»؟.