
هشتم ذی الحجه، سالروز خروج قافلهی امام حسین(ع) از مکه و حرکت به سمت کوفه است. روزی که امام برای هدف والاتری حج را ناتمام گذاشت و اینگونه پیام مهّم خود را منتقل کرد. امام موسی صدر در سخنانی که به مناسبت ایام حج ایراد شده به حرکت قافلهی امام حسین(ع) از مکه اشاره میکند و دربارهی فلسفهی آن توضیح میدهد. متن این بخش از سخنرانی را که در جلد یازدهم کتاب مسیرة الامام السید موسی الصدر، منتشر شده در ادامه میخوانید.
در روز هشتم، یعنی روز ترویه، امام حسین(ع) مکّه را ترک کرد. چرا امام حسین(ع) در این زمان از مکّه خارج شد؟ این اقدام امام اسبابی ظاهری و اسبابی پنهانی داشت. سبب ظاهری این بود که یزید گروهی را که زیر لباس احرام سلاح حمل میکردند، فرستاده بود تا هر کجا حسین(ع) را یافتند، خون او را بریزند، حتی اگر در خانهی خدا باشد. امام حسین(ع)، به رغم عظمت و ارزش و جایگاهی که نزد خداوند دارد، وسیلهای برای بزرگداشت و تکریم شعایر الهی و خانهی خداست. از این رو، حسین(ع) راضی نمیشد که خونش در خانهی خدا ریخته شود تا مبادا این کار در تاریخ مسلمانان سنّت شود و جرات چنین کارهایی را پیدا کنند. این بود که ترجیح داد از مکّه خارج شود تا اگر توطئه ای رخ داد و او را ترور کردند، این حادثه در بیرون مکّه رخ داده باشد.
اما جنبهی معنوی و پنهانی ماجرا این بود که در روز ترویه، حجاج یا در مکه جمع شده اند و یا از هر طرف به سوی مکه میآیند. امام حسین(ع) وقتی از مکّه بیرون آمد، جادۀ غدیر را به سوی جحفه در پیش گرفت. این تنها جادهی منتهی به مکه بود و در غدیر، راه حجاج از یکدیگر جدا میشد، یعنی راه مدینه، یمن، شام، مصر، عراق و…
بنابراین، همهی حجاج از این مسیر رو به مکه می آمدند و امام حسین(ع) از همان مسیر از مکه بیرون میرفت. حجاجی که در مکّه بودند، بیرون رفتن امام را دیدند و حجاجی که در حال آمدن به مکه بودند نیز امام را در حال خروج دیدند. این امر بسیار جلب توجه میکرد. حتی اگر یک کودک نیز از مکه خارج میشد، نظر کاروان حجاج را که در حال ورود بودند، جلب میکرد، چه رسد به قافلهی بزرگ امام حسین(ع).
مردم با تعجب به این کاروان نگاه می کردند و می گفتند: سبحان الله! در روز ترویه که همه در مکه هستند و فردا می خواهند به عرفات بروند، چرا این قافله از مکّه خارج میشود؟ این قافله برای کیست؟ حس کنجکاوی، مردم را بر آن میداشت که از ماجرا با خبر شوند. این بود که از یکدیگر میپرسیدند: این قافلهی کیست؟ قافلهی حسین(ع) است. حسین پسرِ دختر رسول خداست و گذشته از آن، یکی از اصحاب پیامبر به شمار میآید. آنان نمی توانستند این اقدام امام حسین(ع) را خطا بدانند و از علت خروج امام سؤال میکردند. اما پس از سؤال کردن، بلافاصله به این نتیجه میرسیدند که یزید توطئه چینی کرده و برای کشتن حسین(ع) نقشه کشیده است و چون امام حسین(ع) راضی به این اقدام نبوده، عزم خروج از مکه کرده است.
به این ترتیب، امام حسین حملهی تبلیغاتی بسیار مؤثری برای بیدارسازی مردم ترتیب داد، زیرا با این اقدام خود برای همهی مردم و همهی مسلمانان ثابت کرد که این خلیفه، نه به کعبه احترام میگذارد و نه به خون مسلمانان، نه به حرم الهی و نه به ماههای حرام. امام حسین(ع) با این کار و به طور خاص با این اقدام خود ثابت کرد که یزید از خط اسلام خارج شده و از مسیر امانت خدا و امت منحرف شده است و بدین ترتیب، با این اقدامِ امام حسین(ع)، همه چیز برای همه روشن شد. شیوهای را که امام حسین(ع) در پیش گرفت، دیگر امامان نیز برای اثبات حق به کار میبردند. آنان از هر نیرو و فرصتی برای احیای حق استفاده میکردند. مجاهده میکردند و شهید میشدند و همه چیز خود را در راه اثبات دین خدا و تقویت پایههای حق و عدالت فدا میکردند.