
فرازهایی از سخنان مقام معظم رهبری “مدظله العالی” درخصوص سومین شهید محراب
دربارهی مرحوم آیت الله شهید صدوقی گفتنی بسیار است و فضایل اخلاقی و معنوی و روحی و فکری ایشان شایسته آن هست که دربارهاش ساعتهای متوالی بحث شود و من یک نفر هم برای بیان همهی ابعاد شخصیت ایشان کافی نیستم بلکه باید از مجموعهی دوستان و آشنایان قدیمی ایشان سخنانی دربارهی ایشان شنید تا بتوان چهرهای از آن بزرگوار ترسیم کرد .
و امّا آنچه که من در مورد ایشان در طول چند سال آشنایی خودم میدانم این است که این بزرگوار از کسانی بود که در انقلاب بزرگ اسلامی ما نقش قابل توجّهای داشت و دخالت و علاقمندی ایشان به فعالیتهای انقلاب بیشتر اززمانی اوج گرفت که قضایای بعد از شهادت مرحوم آیت الله سید مصطفی خمینی در ایران آغاز شده بود.
همانطور که میدانید در چهلم شهدای تبریز در یزد در مسجد ایشان یک مجلس بزرگی به رهبری و هدایت ایشان تشکیل شد. خود آن جلسه و پیامدهای آن جلسه هم یه یکی دیگر از مقاطع حساس و برانگیزاننده انقلاب بزرگ اسلامی بود .
در طول یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب مرحوم آیت الله صدوقی محوری بود برای بیشتر فعالیتهای نه فقط یزد بلکه سراسر کشور و این به خاطر این بود که آیت الله صدوقی شخصیت عینی روحانی محترم و معتبری بود.
از خاطراتی که از ایشان دارم اینکه در ۱۳ محرم سال ۱۳۵۷ بود که چون شایع شده بود در مسجد حظیره اسلحه هست از طرف رژیم منفور سابق آمدند و درب مسجد را بستند حضرت آیت الله شهید صدوقی اول تأمل کردند و بعد گفتند اینطور هم که نمیشود که درب مسجد بسته باشد و هیچکس به مسجد نرود و خودشان بلند شدند با عدهای دیگر از دوستان و مردم و رفتند به طرف مسجد و تا که رسیدند به مسجد به مأمورین ساواک و شهربانی و خلاصه عمال رژیم جنایتکار فرمودند درب مسجد را چرا میبندید و سینه را باز کردند و رفتند جلو و گفتند، اگر کاری دارید من آمادهام بزنید به مردم چه کار دارید و این یزیدیان چون آن ابهت و عظمت را در چهرهی آن شهید بزرگوار دیدند اصلاً دیگر نتوانستند عرض اندامی بکنند و فقط یکی دو تیر هوایی شلیک کردند .